در گذشته برای صدور یک بیمه نامه کوچک حتما باید از بیمه مرکزی اجازه صادر میشد یا نرخها باید به تایید بیمه مرکزی می رسید. ولی امروز نوع نظارت به صورت نظارتهای مالی تبدیل شده است . یعنی نهاد ناظر ،اطلاعاتی را در حد کلی کسب میکند تا اطمینان پیدا کند
آیا توان مالی یک شرکت برای جبران تعهداتش کافی است یا نه ؟
به عبارتی باید بین تعهدات و توان مالی شرکت تناسبی وجود داشته باشد . تا وقتی که این تناسب هست دیگر نیازی به دخالت های بیشتر نیست. چون دخالت های بی مورد دولتی باعث جلوگیری از ابتکار و خلاقیت ها خواهد شد در نتیجه رضایت مشتریان برای حضور بیشتر در این صنعت کاهش خواهد یافت.
سالهای زیادی این صنعت در انحصار دولت بود و با توجه به مشکلات و مسائل متعدد که طی چند سال گذشته برای مصرف کنند گان بیمه و جمع بیمه گذاران وجود داشت. (از جمله کیفیت خدماتی که انتظار داشتند دریافت کنند)و همینطور با توجه به عدم رشد قابل انتظار در صنعت بیمه کشور ،بیمه مرکزی بر اساس مطالعات گسترده به این نتیجه رسید که این صنعت در کشور می بایست از انحصار و اختیار دولت خارج و اجازه داده شود که بخش خصوصی هم بتواند در این بازار به فعالیت بپردازد.
دولت در توسعه بیمه می تواند نقش بسیار مهمی را ایفا کند .این نقش در گذشته به صورت تصدی بیشتر بوده است که با شرایط امروز این تصدی گری باید کاهش یابد.
ضرورت ایجاد بیمه ی خصوصی: امروزه همه معتقدند دولت باید کوچک شود و شرکت های بیمه خصوصی گسترش یابند. این شرکتهای بیمه در کشور ما هنوز جوان هستند. بر اساس امارها نسبت حق بیمه ها به GDPکشور یک درصد است که می تواند در سه درصد باشد یعنی باید گسترش یابد.